معنی فارسی prenames
A2نامهای کوچک، نامهای اول افرادی که میتوانند در فهرستها یا مدارک ذکر شوند.
First names of individuals, often compiled in lists or documents.
- NOUN
example
معنی(example):
فهرست نامهای کوچک برای رویداد جامعه تهیه شد.
مثال:
The prename lists were compiled for the community event.
معنی(example):
نامهای کوچک مختلف منعکس کننده زمینههای فرهنگی متفاوت هستند.
مثال:
Various prenames reflect different cultural backgrounds.
معنی فارسی کلمه prenames
:
نامهای کوچک، نامهای اول افرادی که میتوانند در فهرستها یا مدارک ذکر شوند.