معنی فارسی prenegotiate
B1مذاکره پیش از موعد، به عمل گفتوگو درباره شرایط یا جزئیات قبل از شروع مذاکرات رسمی اشاره دارد.
To discuss or settle terms before formal negotiations begin.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند شرایط را پیش از جلسه نهایی مذاکره کنند.
مثال:
They decided to prenegotiate the terms before the final meeting.
معنی(example):
مذاکره پیش از موعد میتواند به روشن کردن انتظارات کمک کند.
مثال:
Prenegotiating can help clarify expectations.
معنی فارسی کلمه prenegotiate
:
مذاکره پیش از موعد، به عمل گفتوگو درباره شرایط یا جزئیات قبل از شروع مذاکرات رسمی اشاره دارد.