معنی فارسی prenephritic

B1

پیش‌نفریتی، به حالاتی اشاره دارد که قبل از بروز بیماری‌های کلیوی رخ می‌دهد.

Pertaining to conditions that occur before nephritis, affecting kidney function.

example
معنی(example):

پزشک تغییرات پیش‌نفریتی را در نتایج آزمایش بیمار یادداشت کرد.

مثال:

The doctor noted the prenephritic changes in the patient's lab results.

معنی(example):

شرایط پیش‌نفریتی نیاز به نظارت دقیق دارد.

مثال:

Prenephritic conditions require careful monitoring.

معنی فارسی کلمه prenephritic

: معنی prenephritic به فارسی

پیش‌نفریتی، به حالاتی اشاره دارد که قبل از بروز بیماری‌های کلیوی رخ می‌دهد.