معنی فارسی preordains

B1

مقدری کردن یا در نظر داشتن یک سلسله وقایع پیش از وقوع آنها.

To determine or decide in advance.

verb
معنی(verb):

To determine the fate of something in advance.

example
معنی(example):

متن کتاب مقدس بیان می‌کند که سرنوشت مسیرهای ما را مقدر می‌سازد.

مثال:

The scriptural text states that fate preordains our paths.

معنی(example):

بسیاری معتقدند که سرنوشت برخی از رویدادهای زندگی را مقدر می‌کند.

مثال:

Many believe that destiny preordains certain life events.

معنی فارسی کلمه preordains

: معنی preordains به فارسی

مقدری کردن یا در نظر داشتن یک سلسله وقایع پیش از وقوع آنها.