معنی فارسی preowned
B1دستدوم به کالاهایی اشاره دارد که قبل از خرید توسط شخص دیگری استفاده شدهاند.
Referring to an item that has been owned by someone else before the current owner.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Secondhand
example
معنی(example):
من یک ماشین دستدوم خریدم تا کمی پول ذخیره کنم.
مثال:
I bought a preowned car to save some money.
معنی(example):
او کتابهای دستدوم را به خاطر قیمت مناسبشان ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers preowned books for their affordability.
معنی فارسی کلمه preowned
:
دستدوم به کالاهایی اشاره دارد که قبل از خرید توسط شخص دیگری استفاده شدهاند.