معنی فارسی preparator

B1

آماده‌ساز، کسی که مسئول تلاش‌های اولیه برای آماده‌سازی یک رویداد یا فعاليت است.

A person responsible for preparing something, especially in a professional context.

example
معنی(example):

آماده‌ساز مسئول تنظیم نمایشگاه است.

مثال:

The preparator is responsible for the setup of the exhibition.

معنی(example):

به عنوان یک آماده‌ساز، او اطمینان حاصل کرد که همه مواد آماده هستند.

مثال:

As a preparator, she ensured all materials were ready.

معنی فارسی کلمه preparator

: معنی preparator به فارسی

آماده‌ساز، کسی که مسئول تلاش‌های اولیه برای آماده‌سازی یک رویداد یا فعاليت است.