معنی فارسی prepenetrated
B1پیشنفوذ شده به حالتی اشاره دارد که ماده قبل از فرایند کامل نفوذ به آن وارد شده است.
Having undergone partial penetration before complete penetration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ناحیه پیشنفوذ شده کار کردن با آن آسانتر بود.
مثال:
The prepenetrated area was easier to work with.
معنی(example):
آنها دریافتند که مواد پیشنفوذ شده زمان نصب را کاهش میدهد.
مثال:
They found that prepenetrated materials reduce installation time.
معنی فارسی کلمه prepenetrated
:
پیشنفوذ شده به حالتی اشاره دارد که ماده قبل از فرایند کامل نفوذ به آن وارد شده است.