معنی فارسی prepollence
B1وجود آلودگی در سطحی قبل از وقوع مشکلات بزرگتر زیستمحیطی را توصیف میکند.
Describes the presence of pollution at a stage before larger environmental issues arise.
- NOUN
example
معنی(example):
وجود آلودگی پیشین در این منطقه به عنوان یک نگرانی مورد توجه قرار گرفت.
مثال:
The prepollence of the area was noted as a concern.
معنی(example):
مقامات در حال نظارت بر وجود آلودگیها در رودخانه هستند.
مثال:
Officials are monitoring the prepollence of pollutants in the river.
معنی فارسی کلمه prepollence
:
وجود آلودگی در سطحی قبل از وقوع مشکلات بزرگتر زیستمحیطی را توصیف میکند.