معنی فارسی prepollex

B1

قسمتی از اندام یا ساختار که در موقعیت پیشین به پولکس مربوط می‌شود و ممکن است در اخذ تصمیم‌ها یا در حرکات تأثیرگذار باشد.

An anatomical term referring to a structure related or preceding the thumb in certain species.

example
معنی(example):

پیش‌پولکس یک ویژگی آناتومیکی مهم در برخی از حیوانات است.

مثال:

The prepollex is an important anatomical feature in certain animals.

معنی(example):

درک پیش‌پولکس می‌تواند در مطالعه تکامل گونه‌ها کمک کند.

مثال:

Understanding the prepollex can help in studying species evolution.

معنی فارسی کلمه prepollex

: معنی prepollex به فارسی

قسمتی از اندام یا ساختار که در موقعیت پیشین به پولکس مربوط می‌شود و ممکن است در اخذ تصمیم‌ها یا در حرکات تأثیرگذار باشد.