معنی فارسی prepositional object
B1شیء پیشزمینهای، معیاری در گرامر است که به وجود یک حرف جر (از قبیل به، از، در) وابسته است و معمولاً پس از حرف جر قرار میگیرد.
A noun or pronoun that follows a preposition and completes its meaning.
- OTHER
example
معنی(example):
در جمله 'من به او یک کتاب دادم'، 'او' شیء پیشزمینهای است.
مثال:
In the sentence 'I gave her a book', 'her' is the prepositional object.
معنی(example):
درک اشیاء پیشزمینهای میتواند مهارتهای گرامری شما را بهبود بخشد.
مثال:
Understanding prepositional objects can improve your grammar skills.
معنی فارسی کلمه prepositional object
:
شیء پیشزمینهای، معیاری در گرامر است که به وجود یک حرف جر (از قبیل به، از، در) وابسته است و معمولاً پس از حرف جر قرار میگیرد.