معنی فارسی preprandial

B2 /ˌpɹiˈpɹæn.di.əl/

پیش‌غذایی، مربوط به زمانی قبل از صرف غذا است و معمولاً در مورد رویدادهای اجتماعی یا جمع‌های دوستانه کاربرد دارد

Relating to the time before a meal, often associated with social gatherings or events.

noun
معنی(noun):

A predinner drink; an apéritif.

adjective
معنی(adjective):

Of, relating to or occurring during the time before dinner.

example
معنی(example):

ساعت پیش‌غذایی پر از خنده و داستان بود.

مثال:

The preprandial hour was filled with laughter and stories.

معنی(example):

آنها در گردهمایی پیش‌غذایی یک نوشیدنی شیرین خوردند.

مثال:

They shared a toast during the preprandial gathering.

معنی فارسی کلمه preprandial

: معنی preprandial به فارسی

پیش‌غذایی، مربوط به زمانی قبل از صرف غذا است و معمولاً در مورد رویدادهای اجتماعی یا جمع‌های دوستانه کاربرد دارد