معنی فارسی prepreparing
B1پیش تهیه کردن، عملی که در حال حاضر برای آماده‌سازی در آینده انجام می‌شود.
The act of preparing something in advance.
- verb
verb
معنی(verb):
To prepare in advance.
example
معنی(example):
او همه چیز را برای رویداد بزرگ پیش آماده می‌کند.
مثال:
She is prepreparing everything for the big event.
معنی(example):
من از هفته گذشته برای سفرم پیش تهیه‌کردن را شروع کردم.
مثال:
I started prepreparing for my trip last week.
معنی فارسی کلمه prepreparing
:
پیش تهیه کردن، عملی که در حال حاضر برای آماده‌سازی در آینده انجام می‌شود.
