معنی فارسی preprocess
B1فرایند آمادهسازی و تنظیم دادهها قبل از تحلیل یا استفاده برای بهبود دقت و کارایی.
The process of preparing and organizing data before analysis or use to enhance accuracy and efficiency.
- verb
verb
معنی(verb):
To process in advance.
example
معنی(example):
ما باید دادهها را قبل از تحلیل پیشپردازش کنیم.
مثال:
We need to preprocess the data before analysis.
معنی(example):
تصاویر برای بهبود کیفیت پیشپردازش شدند.
مثال:
The images were preprocessed to improve quality.
معنی فارسی کلمه preprocess
:
فرایند آمادهسازی و تنظیم دادهها قبل از تحلیل یا استفاده برای بهبود دقت و کارایی.