معنی فارسی prepsychotic

C2

پیش‌روانی، به حالاتی اشاره دارد که ممکن است به اختلالات روانی منجر شود.

Referring to symptoms or states that may precede a psychotic episode.

example
معنی(example):

او علائم پیش‌روانی را نشان داد که نگرانی ایجاد کرد.

مثال:

He showed prepsychotic symptoms that raised concern.

معنی(example):

پزشک رفتار پیش‌روانی او را در طول ارزیابی یادداشت کرد.

مثال:

The doctor noted his prepsychotic behavior during the assessment.

معنی فارسی کلمه prepsychotic

: معنی prepsychotic به فارسی

پیش‌روانی، به حالاتی اشاره دارد که ممکن است به اختلالات روانی منجر شود.