معنی فارسی prepubescence
B1به دورهای از زندگی اشاره دارد که فرد هنوز به بلوغ نرسیده است.
The stage before the onset of puberty.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشبلوغ معمولاً بین سنین ۶ تا ۱۰ سالگی اتفاق میافتد.
مثال:
Prepubescence typically occurs between ages 6 and 10.
معنی(example):
او روانشناسی کودکان در حال پیشبلوغ را مطالعه کرد.
مثال:
She studied the psychology of children in prepubescence.
معنی فارسی کلمه prepubescence
:
به دورهای از زندگی اشاره دارد که فرد هنوز به بلوغ نرسیده است.