معنی فارسی prereference

B1

ترجیحی که قبل از عمل انجام می‌شود و معمولاً در فرم‌ها یا درخواست‌ها ثبت می‌شود.

A choice or priority expressed before an actual selection takes place.

example
معنی(example):

ما ترجیح شما برای صندلی کنار پنجره در پرواز را ثبت کردیم.

مثال:

We noted your prereference for a window seat on the flight.

معنی(example):

ترجیح او برای غذاهای گیاهی به خوبی شناخته شده است.

مثال:

His prereference for vegetarian meals is well known.

معنی فارسی کلمه prereference

: معنی prereference به فارسی

ترجیحی که قبل از عمل انجام می‌شود و معمولاً در فرم‌ها یا درخواست‌ها ثبت می‌شود.