معنی فارسی preregal
B1دوره یا فعالیتهایی که قبل از سلطنت یا فرمانروایی انجام میشوند.
Relating to activities or events that occur before a reign or rule.
- OTHER
example
معنی(example):
فعالیتهای پیشسلطنتی برای جشن برنامهریزی شد.
مثال:
The preregal activities were planned for the celebration.
معنی(example):
او دوره پیشسلطنتی را به تفصیل توصیف کرد.
مثال:
He described the preregal period in detail.
معنی فارسی کلمه preregal
:
دوره یا فعالیتهایی که قبل از سلطنت یا فرمانروایی انجام میشوند.