معنی فارسی preregistration
B1پیش‌ثبت‌نام، فرآیند ثبت‌نام قبل از موعد مقرر و تعیین شده برای یک رویداد خاص.
The act of registering beforehand, typically for an event or service.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An early registration, before the normal time.
adjective
معنی(adjective):
Prior to registration.
مثال:
a preregistration check
example
معنی(example):
پیش‌ثبت‌نام برای شرکت در کارگاه الزامی است.
مثال:
Preregistration is required to attend the workshop.
معنی(example):
مهلت پیش‌ثبت‌نام هفته آینده است.
مثال:
The preregistration deadline is next week.
معنی فارسی کلمه preregistration
:
پیش‌ثبت‌نام، فرآیند ثبت‌نام قبل از موعد مقرر و تعیین شده برای یک رویداد خاص.
