معنی فارسی preresembling
B1در حال نمایش شباهتهای اولیه بین دو یا چند چیز، اشاره به مراحل پیشین تطابق.
Currently showing similarity or likeness; the act of resembling in an early or preparatory stage.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند در طرحهای خود به سبک جدید شباهت میدهد.
مثال:
The artist is preresembling the new style in his sketches.
معنی(example):
با شباهت دادن به تکنیکهای مختلف، او امیدوار بود چیزی منحصر به فرد ایجاد کند.
مثال:
By preresembling various techniques, she hoped to create something unique.
معنی فارسی کلمه preresembling
:
در حال نمایش شباهتهای اولیه بین دو یا چند چیز، اشاره به مراحل پیشین تطابق.