معنی فارسی preresolved

B1

پیش حل شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که پیش از وقوع یک مشکل یا وضعیت رسمی، راه‌حلی برای آن در نظر گرفته شده باشد.

Describes a situation where a solution has been determined in advance to address a potential issue.

example
معنی(example):

مسئله پیش‌حل‌شده راحت‌تر بود.

مثال:

The preresolved problem was easier to solve.

معنی(example):

او یک توافق پیش‌حل‌شده قبل از جلسه داشت.

مثال:

She had a preresolved agreement before the meeting.

معنی فارسی کلمه preresolved

: معنی preresolved به فارسی

پیش حل شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که پیش از وقوع یک مشکل یا وضعیت رسمی، راه‌حلی برای آن در نظر گرفته شده باشد.