معنی فارسی prereview
B1پیشمرور، مرور اولیه چیزی قبل از اتخاذ تصمیم یا انجام اقدام.
A preliminary review of material before a final assessment.
- VERB
example
معنی(example):
قبل از امتحان، یادداشتهای خود را پیشمروری میکنم.
مثال:
I will prereview my notes before the exam.
معنی(example):
او ترجیح میدهد قبل از امضا، اسناد را پیشمروری کند.
مثال:
She prefers to prereview the documents before signing.
معنی فارسی کلمه prereview
:
پیشمرور، مرور اولیه چیزی قبل از اتخاذ تصمیم یا انجام اقدام.