معنی فارسی prerevival
B1عمل یا برنامهریزی برای احیای چیزی پیش از انجام آن.
The action of preparing for a revival or reawakening of something.
- NOUN
example
معنی(example):
جلسه پیشاحیای ما را در برنامهریزی بازگشت پروژه کمک کرد.
مثال:
The prerevival meeting helped us plan the project's comeback.
معنی(example):
ما یک بحث پیشاحیا برگزار کردیم تا ایدهها را جمعآوری کنیم.
مثال:
We held a prerevival discussion to gather ideas.
معنی فارسی کلمه prerevival
:
عمل یا برنامهریزی برای احیای چیزی پیش از انجام آن.