معنی فارسی presacrificing

B1

پیش قربانی کردن، به عمل فدا کردن چیزی قبل از نقطه تصمیم اصلی اشاره دارد.

The act of sacrificing something in advance of a primary decision point.

example
معنی(example):

آنها برای موفقیت تیم، منافع خود را پیش قربانی می‌کنند.

مثال:

They are presacrificing their interests for the team's success.

معنی(example):

او وقت خود را برای داوطلب شدن در پناهگاه پیش قربانی می‌کند.

مثال:

He is presacrificing his time to volunteer at the shelter.

معنی فارسی کلمه presacrificing

: معنی presacrificing به فارسی

پیش قربانی کردن، به عمل فدا کردن چیزی قبل از نقطه تصمیم اصلی اشاره دارد.