معنی فارسی presanctify
B1مقدس کردن پیشزمانی، انجام اقدامی برای مقدس کردن اشیاء یا فضاها قبل از استفاده معمولی و انجام مراسم.
To sanctify something in advance of its particular use or ceremony.
- VERB
example
معنی(example):
آنها به دنبال مقدس کردن نان قبل از شروع مراسم هستند.
مثال:
They seek to presanctify the bread before the ceremony starts.
معنی(example):
مقدس کردن اشیاء یک مرحله حیاتی برای مراسم بود.
مثال:
Presanctifying the objects was a crucial step for the ritual.
معنی فارسی کلمه presanctify
:
مقدس کردن پیشزمانی، انجام اقدامی برای مقدس کردن اشیاء یا فضاها قبل از استفاده معمولی و انجام مراسم.