معنی فارسی presaw
C2پیشتر دیدن، به توانایی تصور یا پیشبینی وقایع قبل از وقوع اشاره دارد.
To foresee or anticipate something before it happens.
- VERB
example
معنی(example):
او چالشهایی که در پیش بود را پیشتر دید.
مثال:
He presaw the challenges that lay ahead.
معنی(example):
او عواقب تصمیم او را پیشتر دید.
مثال:
She presaw the implications of his decision.
معنی فارسی کلمه presaw
:
پیشتر دیدن، به توانایی تصور یا پیشبینی وقایع قبل از وقوع اشاره دارد.