معنی فارسی presbytere

B1

یک ساختمان یا مکان که به عنوان مرکز اجتماعی برای جامعه یا گروهی خاص عمل می‌کند.

A building serving as a center for community activities, often associated with a religious organization.

example
معنی(example):

پرس بیتیر یک مرکز برای گردهمایی‌های اجتماعی است.

مثال:

The presbytere is a center for community gatherings.

معنی(example):

در شهر، پرس بیتیر بسیاری از رویدادها و برنامه‌ها را میزبانی می‌کند.

مثال:

In the town, the presbytere hosts many events and functions.

معنی فارسی کلمه presbytere

: معنی presbytere به فارسی

یک ساختمان یا مکان که به عنوان مرکز اجتماعی برای جامعه یا گروهی خاص عمل می‌کند.