معنی فارسی presbyterianly
B1به طرز پرسبیترینی، به معنی سبک و روش فرقهای است که بر اساس اصول و آموزههای کلیسای پرسبیترین انجام میشود.
In a manner characteristic of Presbyterian beliefs or practices.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول جلسه به طور پرسبیترین صحبت کرد.
مثال:
He spoke presbyterianly during the meeting.
معنی(example):
این آموزه به طور پرسبیترین توسط کشیش بررسی شد.
مثال:
The doctrine was addressed presbyterianly by the pastor.
معنی فارسی کلمه presbyterianly
:
به طرز پرسبیترینی، به معنی سبک و روش فرقهای است که بر اساس اصول و آموزههای کلیسای پرسبیترین انجام میشود.