معنی فارسی presbytery
B1 /ˈpɹɛz.bɪ.tɛɹ.i/شورای کشیشان که شامل چندین کشیش و اعضا برای تصمیم‌گیری و نظارت بر کلیساها است.
The governing body of a church consisting of presbyters.
- noun
noun
معنی(noun):
The home of a Roman Catholic parish priest.
معنی(noun):
A body of elders in the early Christian church.
معنی(noun):
A chancel; a section of the church reserved for the clergy.
معنی(noun):
Presbyters collectively.
example
معنی(example):
شورای کشیشان جلسه‌ای برای بحث در مورد مسائل کلیسا برگزار کرد.
مثال:
The presbytery held a meeting to discuss church matters.
معنی(example):
هر شورای کشیشان چندین جماعت را تحت نظر دارد.
مثال:
Each presbytery oversees several congregations.
معنی فارسی کلمه presbytery
:
شورای کشیشان که شامل چندین کشیش و اعضا برای تصمیم‌گیری و نظارت بر کلیساها است.
