معنی فارسی preservations

B1

حفظ‌ها، اقدامات برای نگهداری از چیزی.

The actions or processes of preserving something.

example
معنی(example):

حفظ و نگهداری خرابه‌های باستانی باید با دقت انجام شود.

مثال:

The preservations of the ancient ruins have to be carefully managed.

معنی(example):

کار او شامل حفظ گونه‌های مختلف در خطر انقراض است.

مثال:

Her job involves the preservations of various endangered species.

معنی فارسی کلمه preservations

: معنی preservations به فارسی

حفظ‌ها، اقدامات برای نگهداری از چیزی.