معنی فارسی president-elect
B1 /ˌpɹɛzɪdənt ɪˈlɛkt/شخصی که در انتخابات برای سمت رئیسجمهوری انتخاب شده است اما هنوز به طور رسمی تصدی را آغاز نکرده است.
A person who has been elected president but has not yet taken office.
- noun
noun
معنی(noun):
(sum of parts) A person who has been elected to a presidency but has not yet been inducted into office.
example
معنی(example):
رئیسجمهور منتخب ماه آینده شروع به کار خواهد کرد.
مثال:
The president-elect will take office next month.
معنی(example):
رئیسجمهور منتخب برنامهریزی کرده که پس از مراسم تحلیف سیاستهای جدیدی را اجرا کند.
مثال:
The president-elect plans to implement new policies once inaugurated.
معنی فارسی کلمه president-elect
:
شخصی که در انتخابات برای سمت رئیسجمهوری انتخاب شده است اما هنوز به طور رسمی تصدی را آغاز نکرده است.