معنی فارسی presolution
B1راه حلی که قبل از وقوع یک مشکل یا درگیری طراحی میشود.
A solution or agreement reached prior to an actual problem or conflict arising.
- OTHER
example
معنی(example):
در زمینههای قانونی، پیشحل به توافقی اشاره دارد که قبل از دعوی انجام میشود.
مثال:
In legal contexts, a presolution might refer to an agreement made before litigation.
معنی(example):
پیشحل میتواند به حل مسائل قبل از تبدیل شدن به نزاع کمک کند.
مثال:
A presolution can help resolve issues before they escalate to conflict.
معنی فارسی کلمه presolution
:
راه حلی که قبل از وقوع یک مشکل یا درگیری طراحی میشود.