معنی فارسی presolved
B1پیشحل شده، به حالتی اشاره دارد که مشکلات یا معادلات قبلاً حل شدهاند.
Referring to problems or equations that have been solved in advance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معادلات پیشحل شده پروژه را بسیار سادهتر کردند.
مثال:
The presolved equations made the project much simpler.
معنی(example):
پس از اینکه دادهها پیشحل شدند، تحلیل بسیار ساده بود.
مثال:
After the data was presolved, the analysis was straightforward.
معنی فارسی کلمه presolved
:
پیشحل شده، به حالتی اشاره دارد که مشکلات یا معادلات قبلاً حل شدهاند.