معنی فارسی presprinkled
B1پیشپاشیده شده به معنای اطمینان از پاشیده شدن مواد بر روی سطحی قبل از یک عمل دیگر است.
Having been sprinkled with a substance before an event or action.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیک قبل از سرو با شکر پودر شده پیشپاشیده شد.
مثال:
The cake was presprinkled with powdered sugar before serving.
معنی(example):
باغ پیشپاشیده شده بود تا گیاهان مرطوب بمانند.
مثال:
The garden was presprinkled with water to keep the plants moist.
معنی فارسی کلمه presprinkled
:
پیشپاشیده شده به معنای اطمینان از پاشیده شدن مواد بر روی سطحی قبل از یک عمل دیگر است.