معنی فارسی press fit

B1

اتصال با فشار، فیت یا مونتاژ اجزاء با استفاده از فشار برای حفظ اتصال.

A method of joining two parts together by forcing one into the other tightly.

example
معنی(example):

قطعات برای مونتاژ با فشار طراحی شده‌اند.

مثال:

The parts are designed for press fit assembly.

معنی(example):

یک اتصال با فشار اطمینان حاصل می‌کند که بین اجزا اتصال محکمی وجود دارد.

مثال:

A press fit ensures a tight connection between components.

معنی فارسی کلمه press fit

: معنی press fit به فارسی

اتصال با فشار، فیت یا مونتاژ اجزاء با استفاده از فشار برای حفظ اتصال.