معنی فارسی press fits
B1فشارهای مناسب؛ اتصالاتی که با استفاده از نیروی دست یا ماشین بهطور محکم به هم متصل میشوند.
Connections that are tightly fitted together using force during assembly.
- NOUN
example
معنی(example):
مهندس فشارهای مناسب برای مونتاژ قطعات ماشین را مشخص کرد.
مثال:
The engineer specified press fits for assembling the parts of the machine.
معنی(example):
فشارهای مناسب اطمینان میدهند که اجزا بهطور محکم مونتاژ شوند.
مثال:
Press fits ensure a tight assembly between components.
معنی فارسی کلمه press fits
:
فشارهای مناسب؛ اتصالاتی که با استفاده از نیروی دست یا ماشین بهطور محکم به هم متصل میشوند.