معنی فارسی pressure-cooked
B1غذای تهیهشده با استفاده از روش پخت فشاری، که در آن بخار تحت فشار بالا باعث کاهش زمان پخت میشود.
Food that has been cooked using a pressure cooker, which speeds up the cooking process.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذا به روش پخت فشاری برای ذخیره زمان تهیه شد.
مثال:
The food was pressure-cooked to save time.
معنی(example):
ما اغلب لوبیا را به روش پخت فشاری تهیه میکردیم تا نرمتر شوند.
مثال:
We often pressure-cooked beans to make them softer.
معنی فارسی کلمه pressure-cooked
:
غذای تهیهشده با استفاده از روش پخت فشاری، که در آن بخار تحت فشار بالا باعث کاهش زمان پخت میشود.