معنی فارسی pressurizes

B1

فشرده کردن یا وارد کردن فشار بر روی یک ماده یا سیستم، به عنوان مثال، فشار دادن هوا یا مایعات.

To increase the pressure in a system, typically involving gases or liquids.

verb
معنی(verb):

To put pressure on; to put under pressure.

example
معنی(example):

دستگاه هوا را در مخزن تحت فشار قرار می‌دهد.

مثال:

The machine pressurizes the air in the tank.

معنی(example):

او آب را تحت فشار قرار می‌دهد تا جریان آن افزایش یابد.

مثال:

He pressurizes the water to increase its flow.

معنی فارسی کلمه pressurizes

: معنی pressurizes به فارسی

فشرده کردن یا وارد کردن فشار بر روی یک ماده یا سیستم، به عنوان مثال، فشار دادن هوا یا مایعات.