معنی فارسی presswomen

B2

زنان خبرنگار که اخبار را پوشش می‌دهند.

Female journalists collectively.

example
معنی(example):

زنان خبرنگار اغلب با چالش‌هایی در اتاق خبر مواجه هستند.

مثال:

Presswomen often face challenges in the newsroom.

معنی(example):

کنفرانس دستاوردهای زنان خبرنگار را جشن گرفت.

مثال:

The conference celebrated the achievements of presswomen.

معنی فارسی کلمه presswomen

: معنی presswomen به فارسی

زنان خبرنگار که اخبار را پوشش می‌دهند.