معنی فارسی prestant
B2پیشتاز به فردی اطلاق میشود که در زمینهای خاص دارای ابتکار عمل و نوآوری است.
A term referring to an individual who leads or is an innovator in a specific field.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل نوآوریهایش به عنوان یک پیشتاز در رشته خود شناخته شد.
مثال:
He was recognized as a prestant in his field due to his innovations.
معنی(example):
پیشتاز بودن نیاز به بینش و رهبری دارد.
مثال:
Being a prestant requires vision and leadership.
معنی فارسی کلمه prestant
:
پیشتاز به فردی اطلاق میشود که در زمینهای خاص دارای ابتکار عمل و نوآوری است.