معنی فارسی prestidigitatory
B1پریستیدجیتاتوری به فعالیتها و مهارتهای مرتبط با تردستی اشاره دارد.
Pertaining to the art or skill of performing magic tricks with dexterity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای پریستیدجیتاتوری اجرای او توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The prestidigitatiry aspects of his performance held everyone's attention.
معنی(example):
مهارتهای پریستیدجیتال او به وضوح در زمانی که به طرز ماهرانهای کارتها را برزید دیده شد.
مثال:
Her prestigitatory skills were evident as she shuffled the cards expertly.
معنی فارسی کلمه prestidigitatory
:
پریستیدجیتاتوری به فعالیتها و مهارتهای مرتبط با تردستی اشاره دارد.