معنی فارسی prestimulated
B1prestimulated به معنی ایجاد تحریک یا انگیزه پیشین برای انجام عمل یا فعالیت
Having been stimulated or encouraged in advance.
- VERB
example
معنی(example):
بودجه‌ها برای پروژه‌ی آینده پیش‌تحریک شده‌اند.
مثال:
The funds are prestimulated for the upcoming project.
معنی(example):
او بعد از شرکت در سمینار انگیزشی احساس پیش‌تحریک شدگی کرد.
مثال:
She felt prestimulated after attending the motivational seminar.
معنی فارسی کلمه prestimulated
:
prestimulated به معنی ایجاد تحریک یا انگیزه پیشین برای انجام عمل یا فعالیت
