معنی فارسی presubstantial

B1

پیش‌اساسی به شواهد یا اصولی اشاره دارد که قبل از یک تصمیم یا نتیجه‌گیری باید مورد توجه قرار گیرند.

Pertaining to evidence or principles that are considered prior to making a decision.

example
معنی(example):

شواهد پیش‌اساسی در این پرونده حیاتی بود.

مثال:

The presubstantial evidence was crucial in the case.

معنی(example):

استدلال او بر اصول پیش‌اساسی بنا شده بود.

مثال:

Her argument was based on presubstantial principles.

معنی فارسی کلمه presubstantial

: معنی presubstantial به فارسی

پیش‌اساسی به شواهد یا اصولی اشاره دارد که قبل از یک تصمیم یا نتیجه‌گیری باید مورد توجه قرار گیرند.