معنی فارسی presuspension
B1پیشتعلیق به وضعیتی اشاره دارد که چیزی قبل از زمانی که معمولاً باید متوقف شود، تعلیق میشود.
The act of suspending an event or process before the expected time.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشتعلیق رویداد به همه افراد دخیل اطلاع داده شد.
مثال:
The presuspension of the event was communicated to all involved.
معنی(example):
به دلیل شرایط پیشبینینشده، پیشتعلیق ضروری بود.
مثال:
Due to unforeseen circumstances, a presuspension was necessary.
معنی فارسی کلمه presuspension
:
پیشتعلیق به وضعیتی اشاره دارد که چیزی قبل از زمانی که معمولاً باید متوقف شود، تعلیق میشود.