معنی فارسی pretabulating
B1عمل پیشمحاسبه کردن، فرایندی است که در آن دادهها قبلاً آماده و سازماندهی میشوند.
The process of organizing data into a table format in advance.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال پیشمحاسبه کردن اعداد برای گزارش فردا است.
مثال:
She is pretabulating the figures for tomorrow’s report.
معنی(example):
ما در حال پیشمحاسبه کردن معیارها برای پروژه هستیم.
مثال:
We are pretabulating the metrics for the project.
معنی فارسی کلمه pretabulating
:
عمل پیشمحاسبه کردن، فرایندی است که در آن دادهها قبلاً آماده و سازماندهی میشوند.