معنی فارسی pretelephone

B1

دوره‌ای که در آن تلفن وجود نداشت و افراد برای ارتباطات از روش‌های دیگر استفاده می‌کردند.

The time before the invention of the telephone.

example
معنی(example):

قبل از ظهور تلفن، مردم به نامه‌نگاری تکیه می‌کردند.

مثال:

Before the advent of the telephone, people relied on letters.

معنی(example):

در دوره پیش از تلفن، ارتباطات شخصی‌تر بود.

مثال:

In the pretelephone period, communication was more personal.

معنی فارسی کلمه pretelephone

: معنی pretelephone به فارسی

دوره‌ای که در آن تلفن وجود نداشت و افراد برای ارتباطات از روش‌های دیگر استفاده می‌کردند.