معنی فارسی pretenceless
B1بیتظاهر، کسی که خود را به گونهای غیر از آنچه که هست، نشان نمیدهد.
Not having pretence; sincere and genuine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به طور بیتظاهر صحبت کرد و افکار صادقانهاش را به اشتراک گذاشت.
مثال:
She spoke in a pretenceless manner, sharing her honest thoughts.
معنی(example):
نگرش بیتظاهر او را بسیار قابل دسترس کرد.
مثال:
His pretenceless attitude made him very approachable.
معنی فارسی کلمه pretenceless
:
بیتظاهر، کسی که خود را به گونهای غیر از آنچه که هست، نشان نمیدهد.