معنی فارسی pretentative
B1تعریف خاصی ندارد، اما به معنای تظاهر به چیزی برای جلب توجه است.
Having the appearance of something that is not genuine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار تظاهرکننده او در طول جلسه مشهود بود.
مثال:
His pretentative behavior was evident during the meeting.
معنی(example):
او یک تلاش تظاهرآمیز برای به نظر رسیدن دانا انجام داد.
مثال:
She made a pretentative effort to appear knowledgeable.
معنی فارسی کلمه pretentative
:
تعریف خاصی ندارد، اما به معنای تظاهر به چیزی برای جلب توجه است.