معنی فارسی pretestified

B1

شهادت دادن پیش از جلسه رسمی در مورد یک موضوع، نشان دادن شواهد یا اطلاعات.

Provided testimony before the formal hearing or trial.

example
معنی(example):

او هفته گذشته در جلسه قبل از شهادت دادن، توضیحاتی ارائه داد.

مثال:

She pretestified at the hearing last week.

معنی(example):

آنها درباره تجربیات خود در طول تحقیقات، پیش از شهادت دادن، توضیح دادند.

مثال:

They pretestified about their experiences during the investigation.

معنی فارسی کلمه pretestified

: معنی pretestified به فارسی

شهادت دادن پیش از جلسه رسمی در مورد یک موضوع، نشان دادن شواهد یا اطلاعات.