معنی فارسی pretimeliness
B1به‌موقع بودن، به معنای ارائه بازخورد یا اطلاعات در زمان مناسب و مؤثر است.
The quality of being on time or responding promptly.
- NOUN
example
معنی(example):
به‌موقع بودن بازخورد می‌تواند به طور قابل توجهی کارایی یادگیری را افزایش دهد.
مثال:
Pretimeliness of feedback can significantly enhance learning efficiency.
معنی(example):
در ارتباطات، به‌موقع بودن اغلب برای همکاری مؤثر حیاتی است.
مثال:
In communication, pretimeliness is often crucial for effective collaboration.
معنی فارسی کلمه pretimeliness
:
به‌موقع بودن، به معنای ارائه بازخورد یا اطلاعات در زمان مناسب و مؤثر است.
