معنی فارسی pretransaction
B1پیشتراکنش به مرحلهای اشاره دارد که قبل از انجام تراکنشهای اصلی برای بررسی و تأیید اطلاعات انجام میشود.
The period or process leading up to a transaction where preparations and checks are made.
- NOUN
example
معنی(example):
مرحله پیشتراکنش برای اجرای موفقیتآمیز عملیات بسیار حیاتی است.
مثال:
The pretransaction phase is crucial for successful operations.
معنی(example):
قبل از تأیید نهایی، باید دادههای پیشتراکنش را بازنگری کنیم.
مثال:
We need to review pretransaction data before the final approval.
معنی فارسی کلمه pretransaction
:
پیشتراکنش به مرحلهای اشاره دارد که قبل از انجام تراکنشهای اصلی برای بررسی و تأیید اطلاعات انجام میشود.